دوره 24، شماره 1 - ( 1399 )                   جلد 24 شماره 1 صفحات 58-31 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- استادیار، گروه حقوق، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، مجتمع آموزش عالی گناباد، خراسان رضوی، ایران ، HOSSEINI.S.M@IRAN.IR
2- استادیار، گروه حقوق، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، تهران، ایران
چکیده:   (2656 مشاهده)
حقوق بین الملل مجموعه اصول و مقرراتی است که برای تنظیم روابط تابعان فعال حقوق بین ­الملل یعنی دولت­ها و سازمان­های بین­المللی با یکدیگر در جامعه بین المللی به کار می­رود. حاکمیت دولتها در شکل­گیری چنین مقرراتی نقش محوری داشته­ است. با این حال در چند دهه اخیر شاهد تضعیف این حاکمیت دولتها به نفع بشر و بشریت بوده­ایم. توجه به حقوق بشر و ایجاد گفتمانی غالب در مناسبات بین المللی در خصوص بشر و منافع بشریت باعث گردیده حاکمیت مطلق و وستفالیایی دولتها رنگ باخته و با مسئولیت دولتها در حفظ حقوق بشر گره خورد. بی­شک اندیشه­های انسان­گرایی در شکل­گیری چنین فرآیندی بی­تأثیری نبوده است.این تحقیق سعی دارد با روشی توصیفی تحلیلی، به بررسی این فرآیند بپردازد.
متن کامل [PDF 728 kb]   (1483 دریافت)    
نوع مقاله: پژوهشی اصیل | موضوع مقاله: حقوق تطبیقی
دریافت: 1398/3/25 | پذیرش: 1399/2/28 | انتشار: 1399/3/30

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.