جستجو در:
امروزه در چارچوب مناسباتی که کل یا بخشی از آن خارج از قلمرو دولت-ملت واقع میشود، میتوان از انواع مختلفی از تعاملات حقوقی انتظام بخش ارتباطات بشری صحبت کرد. این ارتباطات توسط گروهی از نظریهپردزان ذیل «نظریه حقوق فراملی» تشریح شدهاست. نظریه حقوق فراملی به مثابه نظریهای با سابقه نه چندان طولانی از زمان طرح، مسائل و مباحث زیادی را پیرامون خود به همراه داشتهاست. در این میان ارزیابی چرایی ظهور حقوق فراملی مسألهمسألهای کلیدی و بلکه اولین قدم مهم در بررسی نظریه حقوق فراملی است که مطالعه آن دو مبنای نظری لازم را در همین راستا در اختیار اندیشمندان قرار میدهد.
از نقطهنظر مبانی نظری ظهور حقوق فراملی میتوان گفت که حقوق فراملی متأثر از دو عامل مختلف یعنی تکثرگرایی و جهانشمولگرایی ظهور نمودهاست که هر دوی این عوامل، پیامدهای جهانیشدن قلمداد میشوند. در این مقاله تلاش بر آن است تا ضمن ارزیابی دو مبانی نظری ظهور حقوق فراملی یعنی تکثرگرایی و جهانشمولگرایی حقوقی، این مسألهروشن شود که چرا حقوق فراملی ظهور نمودهاست تا ضمن مطلعه علل و عوامل ظهور هنجارهای حقوق فراملی، مبادی و مبانی نظری ذیربطی که توجیهکننده پذیرش دیدگاه ظهور حقوق فراملی است، مورد مطالعه قرار گیرد و علاوه بر آن، به کمک این مبانی، راه شناخت فرآوردههای هنجاری متمایزی که در قلمرو حقوق فراملی ظهور مینمایند قابل شناسایی، فهم و نقد شود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |