دوره 26، شماره 4 - ( 1401 )                   جلد 26 شماره 4 صفحات 136-110 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


استادیار گروه حقوق خصوصی، واحد بندرانزلی، دانشگاه آزاد اسلامی، بندرانزلی، ایران ، mortezanaeimy@yahoo.com
چکیده:   (1453 مشاهده)
یکی از مسائل نظریه قرارداد، توجیه الزام‌آور بودن قرارداد یا چرایی مداخله قانون‌گذار در این حوزه خصوصی و تعیین ضمانت اجراها و روش­های جبرانی است. در پاسخ به این چالش، در نظام حقوقی کامن­لا سه نظریه عمده اخلاقی، اقتصادی و حاکمیت اراده ارائه شده است و در حقوق ایران، نویسندگان حقوقی از منظر اخلاق، مصالح اجتماعی و اقتصادی و اراده شارع به قدرت الزام­آور قرارداد نگریسته­اند. این پژوهش، ضمن بررسی و ارزیابی این نظریه­ها با روش تحلیلی-توصیفی، مدعی آن است که علی­رغم حمایت اغلب نویسندگان حقوقی ایران از نظریه­های مبتنی بر مصالح اجتماعی، در توجیه ضمانت­اجراهای قراردادی باید اولویت را به تضمین اراده طرفین داد و درعین‌حال، می­توان برخی از نظریه­های دیگر را با این مبنا تلفیق کرد. بدین ترتیب، ایده اصلی نوشتار حاضر آن است که هدف اصلی و مستقیم قانون‌گذار از الزام قرارداد، باید تضمین اراده همیارانه طرفین قرارداد باشد که البته در راستای حمایت از حق یا ارزش والاتر «خودآیینی» قرار می­گیرد. همچنین «کارایی» به‌مثابه یک ارزش اقتصادی، از لحاظ رتبی، ذیل ارزش خودآیینی گنجانده می­شود و در چارچوب آن و به‌عنوان ابزاری در تدوین مقررات جزیی و ترسیم ساختار و چگونگی حمایت از نهاد قرارداد می­تواند نقش محوری داشته باشد.
متن کامل [PDF 1298 kb]   (1848 دریافت)    
نوع مقاله: پژوهشی اصیل | موضوع مقاله: حقوق تطبیقی
دریافت: 1401/8/24 | پذیرش: 1401/11/10 | انتشار: 1402/3/9

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.