جستجو در مقالات منتشر شده


۱۷ نتیجه برای خشونت


دوره ۱، شماره ۲ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده

چکیده

در دهه­های گذشته، پژوهش­های گسترده­ای در حوزه خشونت خانگی بویژه خشونت علیه زنان و کودکان انجام شده است؛ اما در مورد شکل دیگری از خشونت خانگی یا همان خواهر ـ برادرآزاری نه تنها از سوی پژوهشگران کم­توجهی شده است، بلکه اغلب والدین نیز رفتارهای خشونت­آمیز فرزندان نسبت به یکدیگر را به مثابه رفتارهای معمول کودکانه نادیده می­گیرند. این در حالی است که اغلب این موارد، تاثیرات عمیق و مخرّبی بر رشد و شناخت اجتماعی کودکان می­گذارد و به تبع آن در افزایش احتمال ارتکاب رفتارهای مجرمانه نیز اثر­گذار است. در این میان، عوامل اجتماعی و فرهنگی پدیده­ پنهانی هستند که شکل روابط افراد را در خانواده­ها مشخص می­نماید. پژوهش حاضر به توصیف شیوع خواهر ـ برادرآزاری با هدف بررسی زمینه­های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خانواده­­های دانش­آموزان پرداخته است.
     مطالعه به شیوه پیمایشی در میان ۶۰۰ نفر از دانش­آموزان دبیرستانی نواحی یک و شش شهر مشهد با استفاده از پرسشنامه محقق­ساخته در دو بخش خوداعلامی بزه­دیدگی و بزهکاری با آلفای کرونباخ ۰,۹۱۸ طراحی، و در سال تحصیلی ۱۳۹۹- ۱۴۰۰ انجام شد. تحلیل داده­ها نشان می­دهد ویژگی­های فرهنگی و اجتماعی خانواده­ها مانند تحصیلات ناکافی والدین، فقر و بیکاری بر میزان شیوع خشونت میان خواهر و برادرها تاثیرگذار است و دانش­آموزانی که به لحاظ زمینه­های خانوادگی سطح پایین­تری نسبت به سایرین داشتند، خشونت در میان آن­ها رواج بیشتری داشته است.
     این پژوهش نشان می­دهد که عوامل اجتماعی و سطح فرهنگی درون خانواده­ها، بر میزان خشونت بین فرزندان مؤثر است؛ بنابراین چنانچه جامعه­ای بتواند از طریق آموزش و رسانه مؤلفه­های هنجاری و فرهنگی خانواده­ها را تقویت نماید، می­تواند سبب ارتقای سلامت خانواده­ها شود. قانون­گذار ایران با تصویب قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب ۱۳۹۹، گامی مهم جهت مقابله با این نوع خشونت رفتاری برداشته است.
 
واژگان کلیدی: خشونت خانگی، خواهر ـ برادرآزاری، خوداعلامی بزه­دیدگی، خوداعلامی بزهکاری، دانش­آموزان دبیرستانی شهر مشهد

دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده

شناخت محیط پیرامونی و تحلیل ژئوپلیتیک شهرهای مرزی همسایه، از مهم‌ترین عواملی است که در راستای برقراری امنیت و گسترش روابط دوجانبه باید مدنظر قرار گیرد که امنیت و آرامش شهرها از جمله عواملی است که کشورها و از جمله شهرهای جنوب غرب آسیا به دنبال آن هستند. در سال‌های اخیر برخی اقدامات کشورهای همسایه یا کشورهای فرامنطقه‌ای، در مناطق شهری، زمینه‌های ناامنی را فراهم کرده است. با درک این مفهوم، ویژگی‌های مرزهای شرقی ایران و روابط ایران و پاکستان از جمله شهرهای زاهدان و کویته را با نگاهی دقیق‌تر و با استفاده از روش توصیفیتحلیلی بررسی و پرداخته می‌شود.


علی رحمتیان،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۰ )
چکیده

علی رحمتیان استادیار دانشگاه متروپولیتین فلوریدا هدف این تحقیق توصیف خشونت خانگی است که به عنوان یک مساله شایع، بر خانواده ها، کارگزاریهای اجرای قانون و نظام داده گاه تاثیر می گذارد. مطالعاتی که در باره آثار بازداشتها بر تکرار جرم در پرونده های خشونت خانگی صورت گرفته، به اجرای راهبردهای موافق بازداشت در بسیاری از کارگزاریهای پلیس منجر شده است. این راهبردهای در حال تغییر سبب افزایش شمار پرونده های خشونت خانگی در نظام دادگاه و نیز تعقیب محدود این موارد شده است. این باور وجود دارد که آموزش پلیس در زمینه پویایی شناسی ویژه خشونت خانگی، مهارتهای ضروری را برای کنترل صحیح و دقیق این مکالمه های تلفنی به ماموران می دهد. اداره پلیس لینک لند پروژه های جامعی را به نام تیم پاسخگویی به آزار خانگی (DART) به وجود آورده که به منظور کاهش تکرار خشونت خانگی و خدمت کردن به بزه دیدگان با کارآیی بیشتر طرح ریزی شده است. بررسی مولفه های این برنامه ممکن است به در نظر گرفتن جنبه های ویژه آموزش که در کاهش میزان تکرار جرم سودمند است، کمک کند. توجه خاصی شده است به مفاهیم نظریه ها و مدلهایی که از یافته هایی پشتیبانی می کنند که مضروب کنندگان و بزه دیدگان آنها به شیوه ای واکنش نشان می دهند که از محیط خانوادگی اشان، به عنوان بخشی از الگو یا چرخه خشونتی که آزار در آن بروز می یابد، یاد گرفته اند.

دوره ۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده

این پژوهش با هدف بررسی الگوی ساختاری رابطه رهبری مخرب با تمایل به خشونت و رفتارهای انحرافی در کارکنان اجرا شد. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری پژوهش را کارکنان یک شرکت صنعتی در تهران تشکیل دادند که از بین آنها ۲۹۲ نفر به شیوه‌ تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه رهبری مخرب گل‌پرور (۱۳۹۳)، پرسشنامه تمایل به خشونت محقق ساخته و پرسشنامه رفتارهای انحرافی رابینسون و بنت (۲۰۰۰) بودند. داده‌ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و الگو‌سازی معادله ساختاری (SEM) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین دو مؤلفه رهبری مخرب (خودمحوری و زورگویی و سوءاستفاده و تهدید) با تمایل به خشونت و رفتارهای انحرافی معطوف به افراد و سازمان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از الگو‌سازی معادله ساختاری(SEM) نشان داد که خودمحوری و زورگویی و سوءاستفاده و تهدید از طریق تمایل به خشونت دارای رابطه غیرمستقیم با رفتارهای انحرافی هستند و تمایل به خشونت همراه با خودمحوری و زورگویی نیز به صورت مستقیم با رفتارهای انحرافی دارای رابطه هستند. به معنای دیگر نتایج این پژوهش نشان داد که تمایل به خشونت متغیر واسطه‌ای در رابطه رهبری مخرب با رفتارهای انحرافی است.

دوره ۷، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده

در پژوهش حاضر، مقولۀ خشونت کلامی در نمایش‌نامۀ هاملت با سالاد فصل در چهارچوب نظریه گفتمانی مالکین (۲۰۰۴) مورد بررسی قرار گرفته است. مالکین در بررسی خشونت کلامی، شاخص‌هایی شش‌گانه معرفی می‌کند که به‌واسطه آن‌ها زبان کنش‌گری خشونت‌بار شناخته می‌شود. هدف اصلی این پژوهش، معرفی و کاربست نگره‌ای زبانشناختی در تحلیل گفتمان خشونت‌آمیز دراماتیک است. در متون نمایشی (همچون دیگر متون ادبی)، شخصیت‌ها توسط زبان خلق می‌شوند؛ تحت استیلای قوانین حاکم بر آن پرورش می‌یابند؛ گاهی توسط آن مورد تعرض قرار می‌گیرند و در نهایت دگرگون می‌شوند. نظر به این‌که شکل‌گیری شخصیت‌های نمایشی بر پایه دیالوگ‌هایشان شکل می‌گیرد، مطالعه علمی خشونت کلامی به عنوان یکی از مؤلفه‌های کلام دراماتیک در این نوع ادبی ضروری به نظر می‌رسد. پژوهش حاضر بر پایه نظریه مالکین (۲۰۰۴) در مورد الگوهای خشونت کلامی در درام، با رویکردی گفتمانی به بررسی این الگوها در نمایش‌نامه هاملت با سالاد فصل اکبر رادی می‌پردازد، و تلاش می‌کند تا مؤلفه‌های غالب در گفتمان خشونت‌آمیز شخصیت‌های این نمایش را ارائه کند.          

دوره ۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده

با توجه به فضای رقابتی شکل‌ گرفته در کشور و نقش قابل ‌توجه منابع انسانی در این فضای رقابتی، پرداختن به موضوعات مربوط به عملکرد کارمندان بیش از پیش ضرورت دارد. بر این اساس، مطالعه حاضر به بررسی تأثیر خشونت مشتری بر فرسودگی شغلی با توجه به نقش میانجی‌گری استرسی شغلی و تعدیل‌گری حمایت سازمانی ادراک ‌شده می‌پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر محتوا، توصیفی - پیمایشی و از نظر افق زمانی، مقطعی است. جامعه آماری پژوهش شامل ۶۰۰۰ نفر از کارمندان بانک صادرات ایران در استان تهران است که با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای تعداد ۳۶۱ به ‌عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. نتایج تحلیل آماری با استفاده از نرم‌افزار Amos نشان داد که خشونت مشتری بر فرسودگی شغلی تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج همچنین نشان داد که خشونت مشتری بر استرس شغلی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد که استرس شغلی بر فرسودگی شغلی تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج تحلیل نرم‌افزار PLS در ارتباط با متغیر تعدیل‌گر نشان داد که حمایت سازمانی ادراک ‌شده در رابطه بین خشونت مشتری و فرسودگی شغلی نقش تعدیل‌کنندگی دارد. در پایان نتایج نشان دادند که خشونت مشتری از راه استرس شغلی (متغیر میانجی) منجر به فرسودگی شغلی می‌شود.

دوره ۸، شماره ۳۶ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده

یکی از مشخص­ترین مرزهای اجتماعی مرزی است که بین زنان و مردان در استفاده از زبان وجود دارد و این مرز بیشتر در گفتار تجلی می­یابد. از دیدگاه «هنجار اجتماعی» ادب زبان‌شناختی۱، عملی کاملاً استاندارد در جامعه است. هر فرهنگی هنجارهای رفتاری خاص خود را دارد و رفتاری که با قوانین مطابقت دارد، ادب است. بخشی از هنجارهای اجتماعی را می­توان در ادبیات عامه و شفاهی ازجمله ضرب­المثل­ها جست­وجو کرد. بنابراین، محقق با انتخاب زبان تالشی که در منطقۀ میناآباد شهرستان اردبیل بدان صحبت می­شود و با بررسی ادب زبان­شناختی و انواع تهدید وجهه در صدد پاسخ به این سؤال برآمد که آیا ارتباطی بین جنسیت گویشور و استفاده از انواع ادب و خشونت کلامی۲ در ضرب­المثل­های زبان تالشی وجود دارد یا خیر. به همین منظور، ابتدا پژوهشگر به­صورت میدانی و مصاحبه با زنان و مردان سال­خورده و میان­سال، تعداد ۱۸۰ ضرب­المثل را جمع­آوری و سپس آن­ها را بر اساس وجود ادب و خشونت بر اساس جنسیت بررسی کرد. بر مبنای تحلیلی که در ۱۸۰ ضرب­المثل جمع­آوری­شده بر اساس نرم­افزار اس.پی.اس.اس. نسخۀ ۲۵ انجام شد، نتیجۀ به­دست آمده نشان میدهد که رابطۀ معناداری بین جنسیت گویشوران و وجود انواع ادب و خشونت در ضرب­المثل­های زبان تالشی وجود دارد که با توجه به انتظارات جامعه، این امر سبب بروز تفاوت در رفتار اجتماعی آن‌ها نیز شده است.


دوره ۱۱، شماره ۵۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده

در قصه‌‏ها، از طریق الگوسازی نمادین، نگرش‌‏های مختص به خشونت خانوادگی، به مخاطب انتقال داده می‌‏شود؛ بنابراین با بررسی آن‌‏ها، می‏‌توان به نگرش‌‏های مختلف دربارۀ خشونت دست یافت. هدف از انجام این پژوهش نیز بررسی خشونت خانوادگی، انواع، علل و عوامل کنترل آن، در قصه‏‌های عامۀ بختیاری براساس نظریه‏‌های روان‏شناسان اجتماعی (با تأکید بر نظریۀ معتقدان به منشأ اجتماعی پرخاشگری و یادگیری اجتماعی) است. روش گردآوری مطالب، اسنادی و جامعۀ آماری پژوهش، ۱۳۹ قصۀ عامۀ مکتوب در فرهنگ بختیاری است. بعد از استخراج صحنه‌‏های خشونت‏‌آمیز، براساس چهارچوب نظری و اهداف پژوهش، آن‏‌ها را در چند مقولۀ کلی و  اصلی طبقه‌‏بندی کرده و در ادامه پس از شمارش و درصدگیری هر مقوله و زیرمقوله، به بررسی کیفی آن‏‌ها پرداخته‌‏ایم. نتایج پژوهش نشان‌‏دهندۀ این است که در این قصه‏‌ها، بیشتر خشونت‌‏های کلامی ـ روانی بازتاب یافته است و اعضای خانواده به دنبال وارد کردن آسیب‌‏های روانی و به مخاطره افکندن وجهۀ دیگری بوده‌‏اند. عامل خشونت‏‌های خانوادگی، بیشتر همسر/مادر و قربانی آن‏‌ها، بیشتر شوهر/پدر و دختر/خواهر بوده است. در این قصه‏‌ها، عوامل اجتماعی و فرهنگی (مردسالاری، طمع، فریب، دروغ و خیانت) و روانشناختی (احساس حقارت، ناکامی و عصبانیت)، بیشترین نقش را در ایجاد خشونت‏‌های خانوادگی داشته‏‌اند. در این قصه‏‌ها، دو نوع نگرش منفی و مثبت به خشونت خانوادگی وجود داشته است. در برخی از قصه‏‌ها، افراد خطاکار، با رفتار به شدت پرخاشگرانه مجازات شده‏‌اند که نگرش به این نوع خشونت‏‌ها، مثبت بوده است‏. این امر سبب می‏‌شود مخاطب به این نتیجه برسد که در برابر خطای دیگران، خود نیز رفتارهای پرخاشگرانه انجام دهد؛ بنابراین چنین نگرشی، می‏‌توان باعث افزایش پرخاشگری شود. 
عبدالمجید سودمندی۱، بهرام مستقیمی قمی۲،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده سخنان نفرت‌زا که می‌توان آن را به طور خلاصه به حمایت از بیزاری و نفرت مبتنی بر ملیت، نژاد یا مذهب تعریف کرد، موقعیتی استثنایی در حقوق بین‌الملل دارد و حتی نوع خاصی از این سخنان که منجر به تحریک نسل‌کشی می‌شود، در کنار جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت، یکی از چند جرم بین‌المللی است. بعضی از وقایع دهه‌های اخیر حاکی از این است که حرکت‌های نژادپرستانه که محرک اصلی آن سخنان نفرت‌زا است در دنیا و حتی اروپا که خود را پرچم‌دار حرکت حقوق بشر می‌داند،‌ در حال گسترش است و این نشانگر اهمیت بحث درخصوص این سخنان است. این ضرورت باعث شده تا غیر از ممنوعیت‌های عامی که در اسناد حقوق بشری برای حق آزادی بیان در نظر گرفته شده، بعضی از اسناد به طور ویژه به ممنوعیت این سخنان اشاره کنند که از جمله می‌توان از میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی، و کنوانسیون بین‌المللی رفع هر گونه تبعیض نژادی نام برد. البته اسناد بین‌المللی در تعریف این مفهوم دچار اختلاف شده‌‌اند. این اختلاف که به‌ویژه بین کنوانسیون بین‌المللی رفع هر گونه تبعیض نژادی از یک طرف و سایر اسناد بین‌المللی از طرف دیگر دیده می‌شود، اهمیت شناسایی این مفهوم را افزایش داده است.

دوره ۱۵، شماره ۵۸ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده

یکی از ویژگی‌های مهم ادبیات دوران مشروطه عنصر تندزبانی است که از آن به «ناشکیبایی زبانی» تعبیر می‌کنیم. این ویژگی در دو ساحت بروز می‌کند: یکی خشونت‌درون‌گروهی (یعنی هتاکی‌های ادیبان نسبت‌به یکدیگر) و دیگری برون‌گروهی (یعنی هتاکی به افراد و نهادهای خارج از حوزۀ ادبیات). هجو و تندزبانی در ادبیات کلاسیک ایران نیز وجود داشته است، اما این پدیده در ادبیات عصر مشروطه چند ویژگی دارد: اول هدف آن که از مباحث شخصی و حوزۀ خصوصی به عرصۀ اجتماع کشیده و به تندزبانیِ سیاسی بدل می‌شود. دوم عرصۀ انتشار آن که از دیوان‌های اشعار به روزنامه‌ها و نشریه‌های عمومی منتقل می‌شود. سوم، وجود نوعی شعر غیررسمی و بداهه است که شخص هجاگو قصد قطعی برای انتشار و عمومیت‌ دادن به آن نداشته، اما به دلایل مختلف منتشر شده است. در این پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی و با ارائۀ نمونه‌های متعددی از خشونت لفظی در هر دو ساحت ذکرشده، تصویری از وضعیت ادبی عصر مشروطه ارائه می‌دهیم. سپس با بررسی وضعیت سیاسی ـ اجتماعی این دوران، انگیزه‌ها و علل بروز پدیدۀ خشونت ادبی را می‌کاویم. نتیجۀ این تحقیق نشان می‌دهد که اختلاف سیاسی، رقابت بر سر پایگاه اجتماعی، بی‌توجهی به صورت و ساختار شعر و ضعف در زبان ادبی و برجسته ‌کردن رذیلت‌های اخلاقی طرف مقابل انگیزه‌های بروز تندزبانی در این دوره هستند. همچنین بی‌ثباتی سیاسی و رواج هرج و مرج، بی‌اعتنایی به اصل مدارا و اصرار بر تعصب، علل اجتماعی و سیاسی رواج این پدیده هستند.
 


دوره ۱۶، شماره ۶۶ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده

در این پژوهش، پنج رمان برگزیده دهه هفتاد، «جزیره سرگردانی»، «خانه ادریسی­ها»، «کوچه اقاقیا»، «بامداد خمار» و «عطر‌ رازیانه» با توجه به مضمون مشترکشان در زمینه خشونت جنسی براساس الگوی فرهنگی (نظریه الین شوالتر) برای بررسی انتخاب شده است تا انواع خشونت علیه زنان و علت بازتاب نمودهای مختلف آن در این آثار بررسی شود. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است. در این مقاله سعی شده است به این پرسش­ها پاسخ داده شود که در این آثار ­، پدیده خشونت علیه زنان چگونه بازنمایی شده است و زنان داستانها در مقابل خشونت علیه زنان چه واکنشی نشان می­دهند. از ترسیم «الگوی فرهنگی» داستانهای مورد نظر، این نتایج به‌دست آمد که زنان در قالب «زن سنتی» و «زن مدرن» با هویت فردی و اجتماعی با پدیده خشونت روبه‌رو می­شوند. زنان سنتی به‌تغییر هویت خود و کسب هویت اجتماعی میل ندارند و خشونت را تاب می­آورند و زنانی مانند خود تحویل جامعه می­دهند که مهمترین دلیل استمرار خشونت علیه آنها، سکوت، عدم‌اعتراض، سازش و پذیرش خشونت از سوی آنها است در حالی که زنان مدرن با هنجارهای مرد­سالارانه اجتماع کنار نمی­آیند و برای تغییر ذهنیت و هویت خود و زنان اطرافشان می­کوشند. آنها با خشونت علیه زنان مبارزه می­کنند و به الگوهای موفقی برای دیگر زنان تبدیل می­شوند. می­توان گفت مصداقهای خشونت علیه زنان در این آثار در پنج نوع «جسمی­»، «جنسی­»، «لفظی»، «روانی» و «اقتصادی» بازتاب یافته است.
 

دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۳۲ )
چکیده

تم التطرق فی هذا المقال إلی تحلیل حروب النبی (ص) ضد عبده الأصنام دون وصف تاریخی لها. للمقال قسمان رئیسیان: فی البدایه تمت دراسه أبعاد و بنی و حقیقه حروب النبی الأکرم (ص) و فی القسم الثانی تمت مناقشه الحروب الهامه لسیدنا محمد (ص). تدل نتائج المقال علی أن عدد القتلی من الجانبین فی جمیع هذه الحروب التی خاضها النبی مع الکفار و المشرکین لم یتجاوز الخمسمائه قتیل. و قد کانت ذات طابع دفاعی و لا نجد حتی حاله واحده بدأ النبی فیها شراره الحرب. بالإضافه إلی التزام النبی (ص) و المسلمین بالجوانب الأخلاقیه و الإنسانیة، فلم یکتف المسلمون بالعطف و الرحمه و العفو بل التزموا باقی الأصول الإنسانیه کعدم مطارده الهاربین و عدم التعرض للأسری و المجروحین و النساء و الأطفال و عدم اقتحام بیوت الآخرین و ماشابه ذلک.

دوره ۱۸، شماره ۶۹ - ( ۳-۱۴۰۴ )
چکیده

خشونت علیه زن پدیده‌ای شایع و نگران‌کننده‌ است، به‌ویژه در کشور افغانستان با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی ابعاد گسترده‌تری پیدا می‌کند. این تحقیق به شش نوع خشونت شامل: خشونت‌ روانی، جسمی، اقتصادی، اجتماعی، جنسی و حقوقی اشاره دارد که در دو رمان افغانستانی از دهه ۱۳۹۰ شمسی بازتاب یافته ‌است. نتایج نشان می‌دهد که رمان روشنایی ‌خاکستر (۱۳۹۴) نسبت به رمان بگذار برایت ‌بنویسم (۱۳۹۶)، بازتاب بیشتری از انواع خشونت را دارد، چراکه نویسنده خود قربانی این پدیده بوده ‌است. پیامدهای این خشونت‌ها شامل بیماری‌های روحی‌ و روانی، آشفتگی جو خانواده، احساس حقارت، کینه‌اندوزی، بدبینی نسبت به‌خود و دیگران، دین‌ستیزی، فروپاشی‌خانواده، مرگ‌طلبی و حتی خودکشی است. مقاله با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، به ‌بررسی عوامل ایجادکننده خشونت علیه‌ زنان پرداخته و تأثیرات آن بر زندگی اجتماعی و روانی زنان را تحلیل کرده ‌است. بنیاد نظری مقاله بر نظریات کیت میلت درباره عوامل خشونت و ایدئولوژی مردسالاری نهاده شده ‌است. درنهایت، این پژوهش بر لزوم توجه ‌بیشتر به مسائل زنان در ادبیات و نیاز به تغییرات اجتماعی برای کاهش خشونت علیه زنان تأکید می‌کند.
 


دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده

تشدید نابرابری درآمدی و جرائم، موجب از دست رفتن امکانات و منابع انسانی و مالی جامعه می شود. اینکه کدامیک از این دو معضل اجتماعی، علت دیگری است، از موضوعات قابل مجادله و مورد تحقیق می باشد. این پژوهش درصدد است تا علیت میان نابرابری درآمدی و جرائم را بررسی کند. به همین  جهت و به دلیل هم انباشته بودن متغیرهای سری زمانی، از آزمون علیت هیسائو برای بررسی رابطه  علیت بین نابرابری درآمدی و جرائم در دوره زمانی ۱۳۹۳-۱۳۶۳ در ایران استفاده شده است. جرائم مورد بررسی در این تحقیق، شامل جرائم علیه اموال (اختلاس، ارتشاء، جعل، سرقت و چک برگشتی) و جرائم خشونت آمیز (جرائم قتل عمد، ایجاد ضرب و جرح، تصرف عدوانی و مزاحمت) بوده، و از ضریب جینی به عنوان شاخص نابرابری استفاده شده است. طول وقفه بهینه برای جرائم علیه اموال، یک دوره و با استخراج خطای پیش بینی نهایی وجود رابطه  علّیت دوطرفه بین آن و نابرابری درآمدی تأیید شد. همچنین طول وقفه بهینه برای جرائم خشونت آمیز، دو دوره به دست آمد و ثابت شد که نابرابری درآمدی با جرائم خشونت آمیز، علیّت دوطرفه دارد.

دوره ۱۹، شماره ۷۷ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

در این پژوهش با فرض این که نظام مردسالاری در دو جامعۀ غربی- ایرانی دیده می شود به روش تحلیلی-تطبیقی در دو رمان «پیاده» اثر «بلقیس سلیمانی» و «شیفتگی­ها» اثر «خابیرماریاس» به بررسی خشم و خشونت علیه زنان که مهمترین مؤلفۀ این نظام است، می­پردازد و خشم و خشونت را در انواع گوناگون آن در این دو رمان جستجو می­کند. این پژوهش نشان می­دهد که خشونت علیه زنان در ابعاد گوناگون در این دو رمان دیده می‌شود و کنش شخصیت­های محوری در برابر این خشونت در هر دو رمان نسبتاً یکسان است.
 

دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۱۰- )
چکیده

معمولا سینمای سیاسی را سینمایی می‌دانند که به یکی از امور مشخصا سیاسی - واقعه، زندگینامه، و یا فرایند سیاسی- بپردازد. در حالی که به‌نظر می‌رسد این تعریف نه جامع و نه مانع است و در شمولیت بر فیلم‌هایی که سویه‌های هنجاری - سیاسی دارند اما ضرورتا مسئله‌ای سیاسی را روایت نمی‌کنند ناتوان است. از این‌رو لازم است با بازاندیشی در این تعریف، مولفه‌های سینمای سیاسی هنجاری را شناسایی و معرفی کرد. مقاله حاضر با هدف انجام چنین کاری، به کاوش در وجوه هنجاری سیاسی آثار عباس کیارستمی سینماگر مشهور ایرانی می‌پردازد.

دوره ۲۱، شماره ۶ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده

مقیاس خشم رانندگی (DAS) یکی از معتبرترین و کاربردی‌ترین ابزارها برای سنجش میزان خشم رانندگان است. از همین رو، این مطالعه قصد دارد تا با استفاده از ابزارهای آماری مناسب روایی و پایایی این مقیاس را در بین رانندگان ایرانی مورد ارزیابی قرار دهد. برای سنجش اعتبار این ابزار، از دو روش تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی ساختار ۶ عاملی را برای این مقیاس مناسب دانست. پس از آن، ساختار ۶ عاملی بدست آمده از مرحله تحلیل عاملی اکتشافی در دو مدل متمایز با در نظر گرفتن وجود و عدم وجود همبستگی بین خرده مقیاس‌ها و همچنین مدل تک عاملی پرسشنامه به کمک تحلیل عاملی تأییدی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج این روش نشان داد که ساختار تک عاملی این ابزار در مقایسه با دو ساختار دیگر مناسب نیست و علاوه بر آن بهترین مقادیر مربوط به ساختار ۶ عاملی بدون در نظر گرفتن همبستگی بین مؤلفه‌ها می‌باشد. بر اساس نتایج آزمون ANOVA نیز، به طور کلی از نظر جنسیت و سن در بین شرکت کنندگان ایرانی تفاوت‌های معناداری در خشم رانندگی وجود دارد، که در این بین جوانان و مردان نمرات نسبتاً بیشتری را کسب می‌کنند. علاوه بر این، نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که روابط معناداری بین خرده مقیاس‌های DAS با دو مقیاس افسردگی-اضطراب-استرس (DASS) و پرخاشگری باس پری (BPAQ) وجود دارد. همچنین، بین تعداد تصادفات قابل توجه با انسداد ترافیک، نمرات کلی DASS و BPAQ ارتباط معناداری وجود دارد. از طرف دیگر، روابط بین تعداد تصادفات جزئی نیز با خرده مقیاس رانندگی آهسته و نمره کلی BPAQ از نظر آماری معنادار بود. سرانجام، این مطالعه نشان داد که پرسشنامه DAS معیار معتبر و قابل اعتمادی برای ارزیابی خشم رانندگان ایرانی است.


صفحه ۱ از ۱