جستجو در مقالات منتشر شده


۱۸ نتیجه برای مسئله


دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

تفکر انتقادی که بعنوان به کارگیری مهارت ها و استراتژی های شناختی برای دستیابی به نتایج منطقی تعریف شده است (هالپرن، ۲۰۱۳)، دربسیاری پژوهش های آموزش زبان دوم درسطح ملی و بین الملل مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، انجام یک فراتحلیل در خصوص مطالعات شبه آزمایشی تفکر انتقادی در کلاس های آموزش زبان در ایران است. در این راستا، ۱۶۸ مقاله تحقیق شبه آزمایشی چاپ شده بین سال های ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰، بعنوان جامعه آماری این فراتحلیل جمع آوری شدند و سپس با اعمال شروط از پیش تعیین شده فراتحلیل، ۲۴ پژوهش واجد شرایط ورود به فراتحلیل شدند. پژوهش های واجدشرایط برای محاسبه میانگین اندازه اثر، بدقت کدگذاری و تحلیل شدند. نتایج بررسی نشان می دهد: ۱) آموزش های زبان دوم بر میزان رشد توانایی تفکر انتقادی برای زبان آموزان ایرانی، طبق معیار اندازه اثر کوهن، تاثیر مثبتی داشته است؛ ۲) آموزش مهارت های مکالمه و استراتژی های بلاغی زبان دوم، بیشتر از سایر مهارت های زبانی، در پرورش تفکرانتقادی تاثیر داشته است؛ ۳) از نظر سطح توانایی زبانی، آموزش های زبان دوم، برای زبان آموزان سطح پیشرفته، بیش از سایر زبان آموزان تاثرگذار بوده است؛ ۴) از لحاظ رده سنی، آموزش های زبان دوم برای رده های سنی ۱۰ تا ۱۴ سال، بیش از سایر رده های سنی در توسعه تفکرانتقادی کارآمد بوده است؛ ۵) از دیدگاه میزان تحصیلات، آموزش های زبان دوم، درپیشرفت تفکرانتقادی دانشجویان مقطع کارشناسی بیش از سایر مقاطع تحصیلی موثر بوده است. نتایج تحقیق میتواندبرای پژوهشهای آتی تفکرانتقادی و زبان مفیدباشد.

دوره ۳، شماره ۲ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده

چرا دولت و- در افقی دیگر- نظام سیاسی یا حکومت، مسئولیت هدایت و ادارۀ رفتار افراد «چه در مقام فرد و چه در مقام گونه» را برعهده می‌گیرد؟ و چگونه این «اراده به اداره کردن» را به انجام می‌رساند؟ ممکن است پاسخ به این پرسش بر حسب نحوۀ فهم ما از مقولاتی مانند دولت، قدرت و یا نسبت این دو با سوژه، متفاوت باشد. طرح چشم‌انداز «حکومت‌مندی» از سوی فوکو را می‌توان گشایش حوزۀ جدیدی دانست که در آن، هر سه مقولۀ دولت، قدرت و سوژه، از طریق پیوندی که بین تکنیک‌های استیلا و تکنیک‌های خود برقرار شده است به هم مربوط می‌شوند. در این چشم‌انداز نشان داده می‌شود که چگونه اکراه حکومت از توسل به خشونت محض و هم‌زمان اراده به اداره کردن افراد، به‌ناگزیر سوژه‌سازی را به یگانه پاسخ ممکن در افق معرفتی خاص پروبلماتیک حکومت‌مندی تبدیل می‌کند. پاسخی که از یک‌سو، در شکل بس‌گانه کردن تمام هنرهای حکومت کردن و از سوی دیگر به‌صورت بس‌گانه کردن تمام نهادهای حکومت ظاهر می‌شود. این شکل از مفهوم‌پردازی نحوۀ عملکرد قدرت، فقط چگونگی مبهم شدن مرزهای اجبار و رضایت طی فرایند حکومت‌مند شدن افراد جهت تولید سوژه‌های دلخواه را توضیح نمی‌دهد؛ بلکه در عین حال منکر مشارکت «میل در سرکوب خویش» نیز می‌شود.

دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده

انقلاب فرهنگی بیشتر به یکی از نتایج ناگزیر انقلاب اسلامی فروکاسته شده و پیامد تحمیل اراده‌ی حاکمیت بر نظم دانشگاهی دانسته شده است. حال آنکه چیستی این رخداد تنها با درنظرگرفتن شرایطی که آن را امکان‌پذیر کردند، ارتباطش با جامعه و توصیف فربه‌ی رخدادهای گوناگون  قابل درک است. افزون بر این، مشکل اصلی پژوهش‌های موجود این است که بر لحظه‌ی پدیداری انقلاب فرهنگی تمرکز دارند. از این رو، در این مقاله، کوشش شد با تکیه بر تحلیل هم‌آیند توصیفی عمیقتر ارائه شود، و سپس به این موضوع مهم پرداخته شود، چگونه انقلاب فرهنگی به امری پروبلماتیک در سال‌های پس از انقلاب بدل شد. با تکیه بر تحلیل تاریخیِ مجموعه عوامل هم‌آیند، سه اپیزود پیدایی، نهادینگی، و بازگشایی دانشگاه‌ها شناسایی شدند. افزون بر این، مجموعه‌ای از رویدادها ردیابی شدند، از قدرت‌یافتن اسلام‌گرایان، ضعف دولت، تسخیر سفارت آمریکا، و ناآرامی‌های مرزی تا پاکسازی‌های گسترده، انتخابات نخستین مجلس، و بمب‌گذاریها (در دفتر حزب جمهوری اسلامی و ساختمان نخست‌وزیری)، که در مرحله پیدایش اثرگذار بودند. وانگهی مجموعه رخدادهای درهم‌تنیدهای در متن مقاله گزارش شدند، مانند: ویژگی دانشگاه پساانقلابی، گستره‌ی انقلاب فرهنگی، و مسئله‌ی مقام مسئول در حوادث دانشگاه. توضیح همه‌ی این فرآیندها نشان میدهد چگونه چهره‌ی تازه‌ای از اداره‌ی جامعه در سال‌های پس از انقلاب ذیل پروبلماتیک فرهنگ ممکن شد. در این مقاله به هم‌آمیزی مؤلفه‌های گوناگون این پروبلماتیک یعنی برآمدن عقلانیت دینی، نهادهای متمایز، تکنیکها و رویههای تازه‌ای برای اداره جامعه جایگزین شیوههای پیشین و از این مهم‌تر، توصیفی ژرف از کشمکش‌های نیروهای گوناگون پرداخته شد


دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۹- )
چکیده

                        این مقاله یک روش پارمتری‌سازی به منظور برنامه‌ریزی مسیر زمان‌دار بهینه و دوری از موانع برای ربات‌های چند‌جهته ارائه می‌دهد. هدف از این برنامه‌‌ریزی مسیر زمان‌دار، حداقل‌سازی یک تابع هزینه مربعی با در نظرگرفتن محدودیت حداکثری بر روی سرعت و شتاب ربات می‌باشد. ابتدا این مسیر زمان‌دار با استفاده از توابع چند‌جمله‌ای با ضرایب مجهول پارامتری می‌شود که مسئله‌ی برنامه‌ریزی مسیر زمان‌دار به یک مسئله‌ی بهینه‌سازی تبدیل می شود. سپس از یک روش جدید برای حل کردن مسئله بهینه‌سازی و به دست آوردن ضرایب مجهول استفاده می‌شود. سرانجام، کارایی رویکرد پیشنهادی از طریق شبیه سازی تایید می‌شود.  

دوره ۱۲، شماره ۴۷ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده

جامعه ­شناسی ادبیات بر آن است تا فراتر از برخی شباهتهای ظاهری و محتوایی، تفسیری انتقادی از واقعیتِ منعکس‌شده در متن ادبی عرضه کند. در هر یک از رویکردهای نقد جامعه‌شناسی ادبیات، نسبتِ میان متن ادبی و واقعیتهای اجتماعی، گاهی در چهارچوب رابطه‌ای پیچیده و غیرمستقیم و گاهی به شکل رابطه­ای متناظرگونه و مستقیم، ترسیم می‌شود. با توجه به رواج نقد جامعه‌شناختی متون ادبی و افزایش گرایش به آن در ایران، ارزیابی آثار و دستاوردهای پژوهشگران این حوزه برای ارائه تصویری درست از وضعیت موجود و شناخت توانمندیها و کاستیهای آن ضروری به نظر می‌رسد.
در این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی، تلاش شده تا با نگاهی روش‌شناختی به مقالات علمی-پژوهشی این حوزه در دو دهه اخیر که در ایران منتشر شده است، تعداد ۳۰ مقاله گزینش شود و از نظر کیفیت رویارویی با متن ادبی، دقت در اجرای هدفمند نظریه­ ها و کیفیت پردازش اطلاعات بررسی شود تا از این طریق، مهمترین کاستیها و آسیبهای پژوهشهای جامعه‌شناسی ادبیات در ایران شناسایی، و عوامل اثرگذار بر آنها تحلیل گردد.
نتایج این بررسی نشان می‌دهد که پژوهشهای جامعه شناسی ادبیات در ایران به‌رغم تنوّع در پرداختن به مسئله‌های مختلف، عموماً از نظر خلاقیّت در اجرای نظریه­ها کیفیتِ لازم را ندارد. از دیگر کاستیهای این حوزه می‌توان به ضعف تفکر انتقادی، تمرکز بر تبیین سطحیِ روابط میان متن و جامعه، بی­توجهی به رابطۀ ساختاری و در عین حال رابطۀ دیالکتیک میان شکل و محتوای اثر ادبی، نظریه‌زدگی، درک ناقص از ارتباط متن با نظریه، ضعف روش‌شناختی، کاهش‌گرایی، بدفهمیِ متون، گسستگی میان بخش نظری و عملی اشاره کرد.

دوره ۱۳، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده

در این مقاله، به بررسی مسئله ی سینماتیک مستقیم سه ربات موازی ۴ درجه آزادی ۴-PRUR۱ ، ۴-PRUR۲ و ۴-PUU با الگوی حرکتی ۳ درجه انتقالی و ۱ درجه دورانی، موسوم به شونفلیز، پرداخته می شود. این ربات ها، به ترتیب حالت خاصی از سه مکانیزم موازی ۴-PR′R′R″R″، ۴-PR″R″R′R′ و ۴-PR″R′R′R″ بوده که حاصل سنتز نوعی انجام شده بر روی ربات های موازی با آرایش سینماتیکی یکسان می باشند. هر یک از این ربات ها، دارای چهار زنجیره ی سینماتیکی یکسان و هر زنجیره شامل یک عملگر کشویی فعال و ۴ مفصل لولایی غیر فعال می باشند. راستای مفاصل لولایی در این سه ربات با یکدیگر متفاوت بوده و نتیجتاً باعث ایجاد سه مکانیزم متفاوت گردیده است. تحلیل مسئله ی سینماتیک مستقیم این ربات ها، بر اساس جبر هندسی در فضای سینماتیک هفت بعدی و با استفاده از پارامترهای استودی و الگوریتم LIA صورت گرفته است و نهایتاً نشان داده شده است که یک عبارت جبری از درجه ۴ بیانگر عبارت سینماتیک مستقیم هر زنجیره ی سینماتیکی از ربات موازی می باشد. همچنین با استفاده از روش هوموتوپی و همچنین مقایسه نتایج با روش برآیند، نشان داده شد که مسئله ی سینماتیک مستقیم این ربات ها، به ترتیب دارای حداکثر ۲۳۶، ۲۳۶ و ۲ جواب حقیقی می باشد.

دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده

در این مقاله، مسئله مانور انتقال مداری کمینه زمانی هم‌صفحه با تراست کم با رهیافت کنترل بهینه فازی حل شده است. معادلات دینامیک مسیر برای مدارهای شبه‌دایروی به فرم گوسی از دسته معادلات لاگرانژ بیان می‌شود. با استفاده از تکنیک میانگین‌گیری تحلیلی، فرم مطلوب معادلات دینامیکی مسئله انتقال مداری هم‌صفحه با بزرگی شتاب ثابت حاصل می‌شود. پس از آن با استفاده از روش گسسته‌سازی اولر، تمامی معادلات دینامیکی تفاضلی، تابع عملکرد و قیود پایانه مسیر در یک فرم گسسته بیان می‌شوند. با استفاده از مفهوم تابع عضویت فضای فازی، مسئله کنترل بهینه کلاسیک مبتنی بر تابع عملکرد و قیود پایانه مسیر همراه با عدم قطعیت و نامعینی، تماما به فضای فازی منتقل می‌شوند. سپس با معرفی متغیرهای کمکی تمامی روابط نامساوی به شروط تساوی تغییر می‌یابند. در ادامه به کمک راهکار بلمن‌-زاده مسئله کنترل بهینه به یک مسئله بهینه-سازی پارامتری تبدیل می‌شود که برای حل آن از روش بهینه‌سازی لاگرانژ استفاده می‌شود. در نهایت دستگاه معادلات جبری غیرخطی حاصل از تشکیل شروط لازم بهینگی با روش‌ برنامه‌ریزی غیرخطی حل می‌شود. صحت سنجی نتایج حاصل از حل عددی بهینه فازی با نتایج تحلیلی دردسترس نشان از کارآمدی راهکار ذکرشده در بهینه سازی یک مسیر انتقال مداری در حضور عدم قطعیت و نامعینی‌ها دارد. اگرچه رویکرد کنترل بهینه فازی در زمره روش‌های حل مستقیم مسائل کنترل بهینه فازی جای می‌گیرد، اما از معایب آن‌ها نظیر نفرین ابعادی و حجم محاسباتی سنگین به دور بوده و با به‌کارگیری رویکرد فازی و تجربیات خبره حل مسئله می‌تواند ساده‌تر نیز حاصل شود.

دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده

شبیه سازی عددی جریانهای چنده ماده‌ای و یا چند فازی، از جمله مساﺋل بسیار چالش برانگیر در میان محققین دینامیک سیالات محاسباتی می‌باشد. مهمترین مشکل پیشرو در شبیه‌سازی چنین جریانهایی بوجود آمدن نوساناتی مجازی و ناخواسته در سطوح مشترک و در نتیجه ورود خطا در محاسبات عددی می‌باشد که از بین بردن چنین نوساناتی نیازمند بکارگیری الگوریتم‌های نسبتا پیچیده عددی می‌باشد. در کار حاضر، برای شبیه‌سازی جریان تراکم‌پذیر با صرف نظر از پدیده‌های انتقال مولکولی از معادلات اولر و حلگر ریمن HLLC و برای تعقیب سطح مشترک دو سیال از الگوریتم لول ست استفاده شد. همچنین برای از بین بردن نوسانات مجازی در فرایند حل عددی، از یک الگوریتم عددی تصحیح شار با قابلیت توسعه بالا، دقت مناسب و هزینه محساباتی پایین که توسط ابگرال و کارنی معرفی شده است، مورد استفاده قرار گرفته است. در کار حاضر الگوریتم نامبرده در حالت دو بعدی توسعه داده شده است. حلگر توسعه داده شده، به کمک چند مسئله استاندارد یک و دو بعدی مورد ارزیابی قرار گرفته است. در انتها از کد توسعه داده شده برای شبیه‌سازی مسئله‌ی دو بعدی شاک حباب دو ماده‌ای (هوا- هلیوم) استفاده شده است. بررسی‌های به عمل آمده حاکی از هزینه محاسباتی پایین کد توسعه داده شده و دقت بالای نتایج بدست آمده می‌باشد.

دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده

در این مقاله به بررسی فرآیند نفوذ و جابجایی در یک جریان دوبعدی دوفازی آب و هوا توسط روش هیدرودینامیک ذرات هموار پرداخته می‌شود. شبیه‌سازی جریان‌های دوفازی نیازمند آگاهی از وضعیت دقیق سطح مشترک بین دو فاز است که روش اس‌پی‌اچ بدلیل ماهیت لاگرانژی و بدون مش بودن به‌راحتی سطح مشترک بین دو فاز را شناسایی می‌کند. برای شبیه‌سازی از کد متن باز اسفیزیکس دو بعدی تک فاز که برای مسائل سطح آزاد کاربرد فروان دارد، استفاده می‌شود. این کد با اضافه کردن نیروی کشش سطحی و یک فشار اضافی به معادله مومنتوم، به یک کد دوفازی آب و هوا ارتقاء یافته است. همچنین برای درک بهتر فرآیند نفوذ و جابجایی، معادله غلظت نیز مورد بررسی قرار گرفته شده است. برای اعتباربخشی مسئله دوفازی آب و هوا ابتدا مسائل مخزن ساکن آب و هوا و فشار هیدرواستاتیکی مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین مسئله شکست سد دوفازی بر روی بستر نامحدود شبیه‌سازی شده و نتایج با داده‌های آزمایشگاهی مقایسه و نتایج قابل قبولی بدست آمده است. سپس فرآیند نفوذ و جابجایی و توزیع غلظت برای جریان دوفازی آب و هوا برای سه ضریب نفوذ متفاوت انجام شده است و نتایج بدست آمده تطابق خوبی با نتایج تحلیلی داشته است. نتایج بدست آمده نشان می‌دهد که روش اس‌پی‌اچ یک روش مناسب برای شبیه‌سازی جریان‌های دوفازی نظیر آب وهوا و همچنین فرآیند نفوذ و جابجایی است.

دوره ۱۷، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده

در این مقاله شناسایی خواص حرارتی یک ماده مدرج تابعی با حل مسئله انتقال حرارت به صورت معکوس بررسی می‌شود. مقادیر اندازه‌گیری‌ شده دما در بخشی از مرز که ‏شار حرارتی به عنوان شرط مرزی داده شده و یا همچنین مقادیر شار در بخش دیگر از مرز که دما به عنوان شرط مرزی مشخص شده‌ است، می‌توانند به عنوان داده‌های ‏اضافی در حل مسئله معکوس مورد استفاده قرار ‌گیرند. در اینجا هدایت حرارتی به صورت تابعی درجه دوم در یک راستا فرض می‌شود و لذا بایستی سه ضریب ثابت بطور ‏همزمان تخمین زده شود. برای حل مسئله مستقیم انتقال حرارت در این نوع مواد، از روش المان مرزی استفاده می‌شود. در بخش معکوس، از الگوریتم رقابت استعماری که ‏یک روش بهینه‌سازی همگانی جدید از نوع تکاملی و فراابتکاری است، برای تعیین ضرایب هدایت حرارتی ماده مدرج با تابع درجه دوم استفاده می‌شود. کد معکوس توسعه ‏داده شده، از مقادیر دما و شار حاصل از حل مستقیم المان مرزی با ضرایب حرارتی معلوم، استفاده می‌‌کند. برای نشان دادن قابلیت و کارآیی کد نوشته شده، تعدادی مثال ‏حل و نتایج بررسی و صحه‌گذاری شده‌اند. ‏

دوره ۱۷، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۶ )
چکیده

تعیین شکل و عمق دقیق ناپیوستگی در قطعات فلزی پیش از رسیدن به مرز فروپاشی آن از جمله مسائل مهم در صنعت می‌باشد. روش‌های مبتنی بر منطق فازی به دلیل توانایی بالا در توصیف مسائل پیچیده با ماهیت تجربی، مانند آزمون های غیر‌مخرب، برای این منظور بکار رفته و نتایج قابل قبولی را بعضا ارائه می‌کنند. اما قوانین تجربی و همچنین داده‌های استخراج شده از روش آزمون‌های غیرمخرب عمدتا دارای عدم قطعیت بالایی بوده و لذا منجر به ناتوانی روش‌های فازی کلاسیک می‌گردد که مبتنی بر در نظر گرفتن درجات تعلق دقیق و استفاده از توابع تعلق نوع-۱ می‌باشند. بنابراین قادر به تخمین دقیق عمق تَرَک ناشناخته نبوده و همچنین در محیط های نویزی عملکرد مطلوبی نخواهند داشت. از این رو در این مقاله از سیستم منطق فازی نوع-۲، که قابلیت تخصیص عدم قطعیت به قوانین و توابع عضویت در آن وجود دارد، جهت حل مسئله معکوس تخمین مشخصه عمق تَرَک استفاده شده است. همچنین در تعیین عمق تَرَک سطحی در قطعات فلزی از داده‌های حاصل از اندازه‌گیری میدان ناشی از جریان متناوب استفاده شده است. در ادامه، نتایج آزمایشگاهی روش پیشنهادی با جدیدترین روش ‌های رایج در شرایط مختلف نویز و شکل های مختلف تَرَک مورد مقایسه قرار می‌گیرد. نتایج نشان دهنده برتری روش ارائه شده نسبت به سایر روش‌ها می‌باشد.

دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۵-۱۳۹۷ )
چکیده

شناسایی عیوب واقع بر سطوح داخلی لوله‌ها، به علت ویژگی ذاتی این سطوح که غیرقابل‌دسترس می‌باشند، همواره فرآیندی دشوار بوده است. در این پژوهش به طراحی روشی نوین در شناسایی محل عیوب واقع بر سطوح داخلی لوله‌ها و تخمین دقیق پارامترهای هندسی آن از قبیل طول عیب و متوسط عمق کاسته شده از دیواره لوله پرداخته شده است. روش کار بدین‌صورت است که در محل بازرسی، یک گرم‌کن نواری بر روی سطح بیرونی لوله قرارگرفته و برای مدت کوتاهی شار حرارتی مشخصی به آن سطح اعمال می‌گردد و دمای حسگرهای واقع در زیر گرم‌کن در زمان اعمال شار حرارتی و اندکی پس‌ازآن اندازه‌گیری می‌شود. افزایش موضعی درجه حرارت در قسمتی از سطح بیرونی لوله، نشان از وجود عیب بر روی سطح داخلی آن است؛ در این صورت با فرض یک عیب با پارامترهای نامشخص بر روی سطح داخلی لوله و بهره‌گیری از روش رسانش حرارتی معکوس، فرآیند شبیه‌سازی عددی در یک الگوریتم تکرارپذیر تا جایی ادامه می‌یابد که پارامترهای هندسی نامشخص عیب موجود به نحوی تخمین زده شود که اختلاف دمای اندازه‌گیری شده و شبیه‌سازی‌شده در محل حسگرها حداقل شود.

دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده

مدلسازی و تحلیل تعارض از منظر رشته های گوناگونی صورت گرفته است. روشهای مبتنی بر متاگیم از جامع ترین مدلهایی است که برای مدلسازی و تحلیل تعارض مورد استفاده قرار گرفته است. مرور ادبیات پژوهش حاکی از آنست که در میدان مشترک گازی ایران و قطر، وجود منفعت مشترک و عدم وجود تعادل در قدرت طرفین باعث ایجاد تعارض بین دو کشور شده است. همچنین تاکنون مطالعه جدی در زمینه‌ی ابعاد دخیل در این تعارض انجام نگرفته است. در این پژوهش به منظور شناسایی مسائل موجود از تحلیل تقابلی و رویکرد تئوری درام بهره گرفته شده است. بدین منظور بر اساس اطلاعات جمع آوری شده حاصل از مصاحبه ها چارچوبی ارائه شده است که عوامل موثر در میدان مشترک بین ایران و قطر را نشان میدهد. اگرچه یافته های پژوهش حاکی از عدم امکان مذاکره در شرایط فعلی میباشد، اما وضعیت مثبتی را برای طرف ایرانی در آینده پیش بینی کرده است. این پژوهش یک استراتژی مناسب نیز پیشنهاد میکند که علاوه بر مرتفع کردن تعارض بین ایران و قطر، تسهیل ایجاد یک همکاری ثمربخش بین دو طرف را نیز در پی دارد.

دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده

تعریف مسأله حیاتی‌ترین و مهم‌ترین گام‌ رویکرد پویایی‌های سیستمی است که پایه و اساس سایر گام‌های مدل‌سازی دینامیکی و یکی از شروط اصلی اثربخشی مدل‌سازی و موفقیت آن است. با‌ این وجود ادبیات کمی درباره فرایند تعریف مسأله، ویژگی‌ها و شاخص‌های یک مسأله دینامیکی وجود دارد. این مقاله با هدف تبیین فرایند تعریف مسأله به صورت سیستماتیک و ساختارمند با استخراج شاخص‌ها و عوامل تعیین‌کننده یک مسأله دینامیکی به ایجاد چارچوب مسأله دینامیکی پرداخته ‌است. برای این منظور ابتدا از طریق مرور سیستماتیک ادبیات‌ موضوع به استخراج شاخص‌ها و عوامل تعریف و تعیین‌کننده مسائل دینامیکی پرداختیم. در این مرحله تمام مقالات پذیرفته‌شده در دو دور اولیه کنفرانس تحقیقاتی پویایی‌های سیستمی در سال ۱۹۷۶ و ۱۹۸۱ و ۳۳ دور کنفرانس پویایی‌های سیستمی از سال ۱۹۸۳-۲۰۱۵ و همچنین مقالات مجله سیستم داینامیک ریویو (SDR) و پایگاه‌های علمی الزویر، وایلی، اسپرینگر و امرالد مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت چارچوبی با ۶ گروه شاخص شامل ساختار مسأله، ذی‌نفعان مسأله، مرز مسأله، پیچیدگی مسأله، پویایی مسأله و ماهیت مسأله طراحی شد که روی هم رفته دربرگیرنده ۲۴ شاخص است. ارائه چهارچوب جامع در تشخیص مسأله پویا و مناسب برای رویکرد پویایی‌های سیستمی یافته اصلی این تحقیق محسوب می‌شود. 

دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده

بهینه­سازی مکان استقرار ایستگاه­های آتش­نشانی یکی از فرایندهایی است که انجام آن می­تواند نقش بسیار مؤثری در کیفیت خدمات­رسانی به شهروندان داشته باشد. صیانت از کیفیت خدمات­رسانی، بخصوص در مقطع زمانی بعد از وقوع زلزله که عملاً ساختار شهر نیز دستخوش تغییرات زیادی شده است، بسیار مهم می­باشد. در حال حاضر تعداد ۵ ایستگاه، خدمات مرتبط با آتش­نشانی را برای جمعیتی معادل نفر ۳۶۵۶۸۲ در شهر گرگان به انجام می­رسانند. تحقیق حاضر در چهار بخش انجام پذیرفته است. در گام اول ضمن بررسی ساختمان‌های موجود در شهر، رفتار آن‌ها در خصوص زلزله و انسداد راه و نهایتاً تأخیر زمانی احتمالی مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه با استفاده از GIS و انجام تحلیل شبکه و رعایت ملزومات آن به تهیه رستری از پتانسیل خطرپذیری شهروندان در بلوک­های مختلف جمعیتی اقدام شده است. در گام بعد با استفاده از حل مسئله تخصیص HUB و الگوریتم ژنتیک و تخصیص اعداد خروجی مرحله قبل، به مدل‌سازی نحوه خدمات‌رسانی ایستگاه­ها اقدام شده است. در پایان نیز بهینه­سازی مکان استقرار ایستگاه­های آتش­نشانی با رعایت شرط عدم اضافه کردن ایستگاه جدید، با استفاده از الگوریتم رقابت استعماری صورت گرفته است.
میثم آرائی درونکلا، عباسعلی کدخدایی، عباس کوچ نژاد،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

در رهگذر تکوین قواعد علم حقوق در دو مکتب بزرگ و پر شاخ برگ حقوق طبیعی و حقوق موضوعه، راه رسیدن به قواعد از یک فرمول مشخص و سازمان یافته تبعیت نمی کند. به گونه ای که اقناع طرفدارن هر یک از این مکاتب در جهت معقولانه بودن قواعد وضع‌شده توسط آن‌ها کار سختیست چه رسد به آنکه بخواهند پیروان آن مکتب رقیب را قانع نمایند. در سیر تکوین قواعد علم حقوق روش های گوناگونی توسط ملل مختلف تجربه گردیده است و در این مقاله ضمن مرور آن‌ها، سعی در معرفی روشی نمودیم که تا حدودی برگرفته از نظام حقوقی اسلام است. در این روش که آن را نظام مسئله-حکم می خوانیم، هر نابهنجاری انسانی و اجتماعی را یک مسئله در نظر می‌آوریم که با پدیداری به نام حکم در صدد پاسخ دادن به آن می باشیم. اما باید بدانیم که در نظام مسئله حکم، حکم به‌عنوان پاسخ یک مسئله، نمی‌تواند صرفاً یک اراده انتزاعی و محض باشد. حکم باید واجد خصوصیاتی اجباری باشد تا بتواند یک پاسخ کافی برای مسئله خود به حساب آید.

دوره ۲۱، شماره ۶ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده

بررسی سلامت و شناسایی آسیب در سازه‌های حیاتی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران در دهه‌های اخیر قرار گرفته است، زیرا آسیب چنین سازه‌هایی موجب خسارات و تلفات جبران‌ناپذیری می‌شود. در این مقاله شناسایی آسیب حفره‌ای در سازه پیوسته دوبعدی با استفاده از روش سلول محدود و الگوریتم بهینه‌یابی اجتماع ذرات به‌ عنوان یک مسئله ارزیابی غیرمخرب مورد بررسی و تحلیل قرار می‌گیرد. روش سلول محدود، که از روش‌های مناسب عددی برای حل معادلات حاکم بر سازه‌های دارای هندسه پیچیده و یا ناپیوستگی است، با استفاده از مفهوم روش دامنه مجازی از قابلیت شبکه‌بندی یکنواخت ساده بهره می‌جوید. این ویژگی‌ موجب می‌شود که در مسائلی همچون شناسایی آسیب سازه‌ها نیاز به پالایش شبکه نباشد. این پژوهش، برای نخستین بار، روش سلول محدود را برای شناسایی آسیب سازه‌ها با الگوریتم بهینه‌یابی اجتماع ذرات به‌کار می‌گیرد. روش بهینه‌‌یابی اجتماع ذرات نیز، که از نوع روش ‌بهینه‌یابی غیرگرادیانی محسوب می‌شود، با کمینه‌سازی تابع خطا به کاوش مختصات آسیب موجود در فضای جستجو می‌پردازد. برای بررسی عملکرد روش پیشنهادی، نمونه‌های عددی فراهم‌ شده که نمایانگر توانایی روش سلول محدود در شناسایی آسیب سازه‌های پیوسته دوبعدی است. 

دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۵- )
چکیده

در چهار دهه اخیر روش‌ها و متدولوژی‌های جدیدی برای حل کردن مسائل غیرساختاریافته و آشفته با ذینفعان متعدد توسعه داده شده است. از این میان می‌توان به متدولوژی سیستم‌های نرم، انگاشت شناختی و رویکرد انتخاب استراتژیک به عنوان مهمترینِ این روش‌ها اشاره نمود. روش‌های مزبور که ساختاری دقیق و چارچوبی مشخص دارند، اغلب به عنوان تحقیق در عملیات نرم یا روش‌های ساختاربندی مسائل نام‌گذاری می‌شوند. امروزه تحقیق در عملیات نرم از ادبیات علمی مناسبی برخوردار بوده و در بسیاری از دوره‌های تحقیق در عملیات / علم مدیریت در دانشگاه‌های معتبر تدریس می‌شود. روش‌های تحقیق در عملیات نرم ریشه در تفکر سیستمی نرم داشته و از لحاظ پارادایم، متعلق یعنی پارادایم تفسیری/ یادگیری هستند؛ با این حال تعیین مرزی مشخص و دقیق بین تکنیک‌های نرم و سخت تحقیق در عملیات به سادگی ممکن نبوده و بسیاری از تکنیک‌ها، بنا به استفاده در موقعیت‌های گوناگون می‌توانند سخت و یا نرم قلمداد گردند. هدف مقاله حاضر، بررسی خاستگاه و جایگاه فعلی روش‌شناسی نرم تحقیق در عملیات و بحث درباره ریشه‌های نظری این رویکرد است. مقایسه تحقیق در عملیات در دو کشور آمریکا و انگلستان به روشنی تفاوت‌های رویکردهای نرم و سخت را نشان می‌دهد. در مجموع می‌توان گفت که رویکردهای سخت و نرم تحقیق در عملیات مکمل یکدیگر هستند؛ به طوری که روش‌های نرم در تشکیل ساختار (صورتبندی) مسئله و روش‌های سخت در حل مسائل کاربرد دارند.
 
 

صفحه ۱ از ۱