۱۴ نتیجه برای منفعت
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۶ )
چکیده
در این مقاله با استفاده از روش تحلیل رفتارهای عقلانی دیدگاه برخی از اقتصاددانان مسلمان درباره پیش فرض های نظریه تقاضا در علم اقتصاد مورد بررسی، و آنگاه معرفت شناسی مطلوبیت ارزیابی شده است و در نهایت چنین نتیجه گیری شده است که مطلوبیت به عنوان مبنای نظریه تقاضا درعلم اقتصاد و اقتصاد اسلامی فقط اختلاف مصداقی ندارند بلکه در شناخت مطلوبیت نیز تفاوت اساسی وجود دارد توجه به این تفاوت، تاثیر ویژه در نظریه پردازی نظریه تقاضا در اقتصاد اسلامی دارد.
محمود صادقی، منصور خاکپور،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۶ )
چکیده
در این مقاله، جهات اعطای مجوز اجباری بهرهبرداری از حقوق مالکیت فکری مورد بحث قرار گرفته و همچنین امکان صدور مجوزهای یادشده در نظام حقوقی ایران مورد بررسی قرار گرفتهاست.
صدور مجوز اجباری، هم در حوزه مالکیت ادبیهنری و حقوق مرتبط امکانپذیر است و هم در حوزه مالکیت صنعتی. با توجه به مقررات کنوانسیونهای بینالمللی همانند کنوانسیون مالکیت صنعتی پاریس، کنوانسیون حمایت آثار ادبی و هنری برن، موافقتنامه تریپس و معاهده رم و قوانین کشورهای دیگر، صدور مجوزهای یاد شده بهطور کلی به دو جهت صورت میگیرد: اول به هنگام سوءاستفاده دارنده حق از حقوقی که به او تعلق گرفتهاست. دوم در مواقعی که منافع عمومی از قبیل حفظ بهداشت عمومی، دفاع ملی، اعمال ضد رقابتی، استفاده دولتی و غیره اقتضا میکند. در حقوق ایران، صرف نظر از طرح قانون جدید «ثبت اختراعات، طرحهای صنعتی، علائم و نامهای تجاری» و لایحه «مقررات تسهیلکننده رقابت و ضوابط مربوط به کنترل و جلوگیری از شکلگیری انحصارات» که هر دو، مراحل تصویب را در مجلس شورای اسلامی طی می کنند، مقرراتی که ناظر بر اینگونه مجوزها باشد وضع نشدهاست، لکن مطابق یک تحلیل می توان به استناد عضویت ایران در کنوانسیون مالکیت صنعتی پاریس، قائل به امکان صدور مجوزهای اجباری در پارهای از موارد شد. علاوه بر این، «قاعده منع سوءاستفاده از حق»، مقرر در اصل ۴۰ قانون اساسی نیز می تواند به عنوان مبنایی کلی برای اعطای مجوز اجباری بهرهبرداری به جهت سوءاستفاده دارنده حق مورد استناد قرار گیرد.
محمد عیسائی تفرشی۱، محمود صادقی۲،، محمد شاه محمدی۳،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده
چکیده
چون بخش عمده خسارت ناشی از نقض حق اختراع، خسارت وارد به منفعت است ضابطه مند کردن جبران آن ها ضروری است. نظام حقوقی آمریکا منافع تفویت شده مالک و حق الامتیاز متعارف را به عنوان دو ضابطه تعیین خسارت پذیرفته است. ضابطه اول طبق روش چهار مرحله ای پاندویت (در صورت اثبات وجود تقاضا در بازار، موجود نبودن کالای جانشین در بازار، توان مالک برای تولید کالای موضوع اختراع و اثبات میزان سود) مورد استفاده قرار می گیرد.
طبق این ضابطه، تنها منافعی قابل جبران هستند که مقتضی آن ها موجود و مانع آن ها مفقود باشد و در صورت عدم اثبات یکی از شروط پاندویت یا در صورت درخواست زیاندیده، خسارت براساس حق الامتیاز متعارف تعیین می شود.
در حقوق ایران، تفکیک منافع قابل جبران از منافع غیرقابل جبران همانند حقوق آمریکا است و بخشی از منافع آینده طبق قاعده تفویت، قابل جبران است؛ یعنی منافع ناشی از حق اختراع به سه دسته موجود، در حکم موجود و احتمالی تقسیم می شود. منافع دسته دوم که مقتضی آن ها موجود و مانع آن ها مفقود است مانند دسته اول قابل جبران هستند، چون عرفاً در حکم موجودند. منافع دسته سوم به دلیل نبودن مقتضی یا وجود مانع قابل جبران نیستند.
منصور امینی۱، سوده ناطق نوری۲،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده
چکیده
نظریه «از دست دادن فرصت» درصدد جبران خساراتی است که در نتیجه فوت شدن فرصت به دست آوردن نفعی یا اجتناب از ضرری به افراد وارد می شود. راجع به قابل مطالبه بودن خسارات ناشی از «فرصت از دست رفته»، رویه کشورهای مختلف از تنوع بالایی برخوردار است. در حالی که محاکم برخی کشورها از جمله فرانسه، این نوع خسارت را در دعاوی بسیاری، بدون در نظر گرفتن درجه احتمال تحصیل نفع نهایی یا دفع ضرر نهایی، قابل مطالبه اعلام کرده اند، قانونگذار برخی حوزه ها، از جمله ایالت داکاتای جنوبی در آمریکا، با وضع قانون، مانع اعمال نظریه فوق در رویه قضایی شده اند. در حقوق ایران، نه قانونگدار و نه رویه قضایی گامی در جهت به رسمیت شناختن این نظریه برنداشته اند. با این حال، شاید بتوان به کمک قاعده عام لاضرر در فقه و با استناد به برخی از مواد قانون مسؤولیت مدنی، قائل به امکان جریان این نظریه در مسؤولیت مدنی در حقوق ایران شد. در عین حال، باید توجه داشت که حتی اگر مطالبه خسارت ناشی از فرصت از دست رفته به لحاظ تحلیل حقوقی با مانعی مواجه نباشد، موانع اجرای صحیح و ضابطه مند آن در نظام قضایی ایران همچنان نگران کننده به نظر می رسند.
اصغر محمودی*،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده
چکیده
قانون ثبت اختراع، طرح های صنعتی و علائم تجاری و آیین نامه اجرایی آن، فاقد احکامی خاص در زمینه رهن اموال فکری است. بنابراین، رهن این اموال را باید در چارچوب مقررات قانون مدنی تحلیل کرد.
ماده ۷۷۴ قانون مدنی با تصریح به لزوم عین معین بودنِ مال مورد رهن، رهن دین و منفعت را باطل اعلام کرده است. ماده ۷۷۲ نیز قبض را شرط صحت عقد رهن دانسته است.
بنا به مواد مذکور، تصور بر این است که رهن اموال فکری، باطل است؛ چه این اموال عین تلقی نمی شوند و قبض آن ها نیز محل مناقشه است.
مقاله حاضر با تحلیل مقررات رهن و اموال فکری، بطلان تصور فوق را نشان می دهد و ثابت می کند رهن اموال فکری با مقررات قانون مدنی منافاتی ندارد؛ هرچند پیشنهاد می کند رهن اموال فکری در قانون ثبت اختراع، طرح های صنعتی و علائم تجاری صریحاً مورد اشاره قرار گیرد تا به برداشت ها و تفسیرهای مختلف توسط حقوقدانان و محاکم پایان داده شود و ضمن همسو کردن مقررات موجود با موضع نظام های حقوقی دیگر، به توقعات و انتظارات معقول حوزه اقتصاد، تجارت و صنعت نیز پاسخ درخوری داده شود تا حجم قابل توجهی از اموال و دارایی ها از امکان و قابلیت رهن محروم نگردند.
محمد جلالی ۱ *، محمدقاسم تنگستانی۲،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
چکیده حق اعتصاب، بهعنوان یک حق بنیادین جهت مطالبات قانونی مستخدمان، نقش مهمی را در تنظیم روابط کار در چند دهه اخیر، به خود اختصاص داده است. اهمیت این امر، بخصوص در مورد کارمندان بخش عمومی، با عنایت بهحساسیت های سازمانی و کارکردی این بخش، دو چندان می شود. درک این پدیده حقوقی، مستلزم شناخت کارمندان بخش عمومی و تبیین رویکردهای کلی ناظر بر شناسایی و تنظیم این حق است. رویکرد فرانسوی، بر شناسایی و تضمین این حق در مورد کارمندان مذکور، البته با وضع محدودیت ها و بعضاً ممنوعیت هایی نظر دارد؛ حال آن که رویکرد انگلیسی، بر نفی و انکار ماهیت حق بنیاد آن استوار است. با عنایت به خلأ حقوقی در مورد حق اعتصاب کارمندان بخش عمومی در نظام حقوقی ایران، با بررسی و تحلیل هریک از رویکردهای فوق و آثاری که اتخاذ آن ها بر تنظیم حق اعتصاب کارمندان دارد، به انتخاب الگوی میانه و متعادل مبادرت میکنیم.
* نویسنده مسؤول مقاله: Email: mdjalali@gmail.com
اصغر محمودی*،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده
فقدان تعریف مشخص از عدمالنفع و خلط آن با مفاهیم مشابه موجب شده این نهاد حقوقی در هالهای از ابهام و تردید قرار گیرد. ابهام در مفهوم عدمالنفع را هم میتوان در تحلیلهای نظری و هم در رویه محاکم مشاهده کرد. این در حالی است که عدمالنفع در صنعت، تولید و تجارت مورد توجه قرار گرفته و اهمیت خاصی دارا است. مؤید این امر، پذیرش عدمالنفع و اقبال گسترده به آن در صنعت بیمه جهان و ایران است.
مقاله حاضر از طریق بازتعریف عدمالنفع و مقایسه آن با نهادهای مشابه، در بستر مطالعات تطبیقی، تعریف مشخصی از عدمالنفع ارائه میکند و نشان میدهد که عدمالنفع، مفهومی متفاوت از تفویت منفعت، فوت فرصت و زیان اقتصادی دارد.
همینطور نشان میدهد که نفی مطلق عدمالنفع، تفویت منفعت، فوت فرصت و زیان اقتصادی با واقعیتهای اقتصادی، صنعتی و اجتماعی مغایرت دارد و باید با بهکارگیری معیارها و ضوابط عرفی، در مواردی حکم به جبران این خسارات داد.
[۱]. این مقاله با هزینه دانشگاه پیام نور تهیه شده است.
محمدباقر پارساپور، محمد عیسائی تفرشی،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
در قرارداد اجاره با لحاظ اینکه اصولاً مستأجر فقط هنگامی مکلف به پرداخت عوض قراردادی میشود که منفعت موضوع معامله به وی تسلیم شده باشد، این پرسش مطرح میشود که تسلیم منفعت چه زمانی تحقق مییابد که این تکلیف بر عهده مستأجر قرار گیرد؟
در اجاره اشیا آنچه ظاهراً مورد اتفاق فقیهان امامیه قرار دارد این است که صرفاً با تسلیم عین، مستأجر ملزم به پرداخت اجارهبها میشود؛ ولی پذیرش این دیدگاه برای بعضی صاحبنظران دشوار آمده، زیرا منفعت، امری تدریجیالحصول بوده، در حین تسلیم عین به مستأجر وجود ندارد. در مورد اجاره خدمات نیز آنجا که اجیر باید کاری را بر روی شیء متعلق به مستأجر انجام دهد، در تعیین زمان تسلیم منفعت اختلاف نظر وجود دارد.
نویسندگان در این مقاله ضمن تحلیل و نقد دیدگاههای مختلف در مسئله به این نتیجه رسیدهاند که در اجاره اشیا با لحاظ عرفی بودن تسلیم، با تحویل عین بهعنوان منبع منفعت، تسلیم منفعت تحقق مییابد و درخصوص اجاره خدمات نیز چنانچه بر طبق قرارداد باید اجیر عملی را بر روی شیء متعلق به مستأجر انجام دهد و شیء مزبور برای انجام آن کار در تصرف اجیر قرار بگیرد، به لحاظ عرفی تسلیم منفعت تنها با تسلیم آن شیء تحقق مییابد. در غیر این صورت، با اتمام کار، اجیر حق الزام مستأجر به پرداخت دستمزد را خواهد داشت.
مصطفی بختیاروند، مهسا تدین سعدی،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
یکی از حوزههای حقوق مالکیت صنعتی که بیشترین تأثیر را از تحولات فضای بدون مرز سایبر پذیرفته، حوزه علائم تجاری است که در آن، چالشهای بسیاری در زمینههای مختلف، از جمله اصل سرزمینی بودن، نامهای دامنه، کلیدواژهها و پیونددهیها مطرح و منجر به هموار شدن راه نقض حقوق انحصاری دارنده علامت تجاری شده است. بسیاری از این مسائل در حقوق خارجی، بخصوص آمریکا، مرتبط با نقض علامت تجاری ویا حداقل تضعیف آنتلقی میشود که قانونگذار به آنها توجه خاص کرده است. حتی در آمریکا رویه قضایی از این فراتر رفته و برای حل مسائل، دو نظریه ابتکاری گمراهی اولیه در تشخیص منفعت و استفاده منصفانه نوین را مطرح ساخته است. قانون ثبت اختراعات، طرحهای صنعتی و علائم تجاری ایران، تنها ضمانت اجرای نقض حق دارنده علامت را پیشبینی کرده که مواردی از قبیل تضعیف علامت تجاری را در بر نمیگیرد و به موضوع مهم استفاده منصفانه از علامت تجاری که بهویژه در فضای سایبر مورد نیاز است نپرداخته است. لذا نیاز به اصلاح قانون در این زمینه بهخوبی احساس میشود.
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
الگوی کاربری اراضی توسط بشر در حال تغییر مداوم است. با توجه به پیچیدگیها و فضای گسترده جواب در تغییر کاربری، وجود اهداف مختلف و متناقض و درنهایت داشتن قیود مختلف، لزوم استفاده از الگوریتم فرا ابتکاری ژنتیک در حل این مسائل را دوچندان کرده است. در تحقیق حاضر مدلی برای بهینهسازی تغییر کاربری اراضی با استفاده از الگوریتم ژنتیک(GA) در بخشی از حوضه طالقان، با اهداف بیشینه کردن سود اقتصادی, سازگاری کاربریها و کمینه کردن سختی تغییر کاربری ارائه میشود. بهینهسازی با در نظر گرفتن یک سری محدودیتها در تغییر کاربری انجام شده است. در این تحقیق ابتدا دادههای لازم توسط توابع و تحلیلهای مکانی سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) تهیه و سپس فاکتورهای مؤثر در تابع هدف، با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت و درنهایت تغییر کاربری با استفاده از الگوریتم ژنتیک بهگونهای انتخابشده که تابع هدف نهایی بهینه شود. نتایج نشان میدهد که الگوهای کاربری پیشنهادشده در این مدل میتواند سطح منفعت اقتصادی منطقه را در حدود ۴۸ درصد افزایش دهد؛ با این توضیح که تمامی الگوها تا حد امکان دارای سازگاری بالا و دشواری تغییر اندک هستند.
اسماعیل نعمت اللهی،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده
در حقوق رومیـژرمنی، خسارت ناشی از نقض قرارداد در یک تقسیم دوگانه به تلف مال و فوت منفعت تقسیم میشود. اما در ادبیات کامن لایی، برای طرف قرارداد سه نوع منفعت انتظار، اعتماد و استرداد در نظر گرفته میشود. نقض قرارداد موجب میشود که زیاندیده از این سه منفعت یا برخی از آنها محروم گردد و به وی حق میدهد که خسارت متناظر با منفعت مربوطه را مطالبه کند. خسارت قراردادی به معنای واقعی، از دست دادن منفعت انتظار است. این خسارت از سابقهای نسبتاً طولانی در کامن لا برخوردار است و مهمترین مبنای تعیین خسارت به شمار میرود. برخی از حقوقدانان کامن لایی تلاش کردهاند که در مقابل منفعت انتظار، از منفعت اعتماد جانبداری کنند. نظریه آنها در عمل مورد اقبال دادگاهها قرار نگرفت اما تأثیر شگرفی بر ادبیات کامن لایی در باب معیار ارزیابی خسارتهای قراردادی بر جای گذاشت. ادبیات حقوقی و برخی از مقررات قانونی کشورمان که عمدتاً تحت تأثیر رویکرد رومیـژرمنی است، به تقسیم دوگانه خسارت توجه دارد. اما بررسی رویکرد کامن لایی نیز میتواند به فهم اهداف و انواع خسارتهای قراردادی کمک وافری کند. این مقاله ابتدا به معرفی سه نوع خسارت مذکور، و سپس به بررسی آنها از دید فقه و حقوق کشورمان میپردازد.
حامد نجفی، محمود صادقی، مرتضی شهبازی نیا،
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
در نظام حقوقی آمریکا، دادگاهها، با استفاده از نظریه نقض نیابتی کپیرایت و با هدف نیل به توسعه فرهنگی، مسؤولیت ناشی از نقض کپیرایت را بر کسانی که به نحو غیرمستقیم، در شکلگیری آن نقش دارند، تحمیل میکنند. در این نظام، با احراز کنترل یکی بر دیگری و کسب منفعت مالی ناشی از نقض برای شخص واجد کنترل، مسؤولیت نیابتی به نحو تضامنی، اثبات میشود. در فقه و حقوق ایران، نظریه عمومی مسؤولیت نیابتی وجود ندارد و مصادیق نقض نیابتی، مشمول قواعد عمومی مسؤولیت مدنی، همچون، اجتماع مباشر و سبب میباشند، که بنا بر نظر مشهور فقها، منتهی به مسؤولیت مباشر خواهد شد، مگر آنکه سبب در نظر عرف، اقوی محسوب شود. با توجه به نقش نظام کپیرایت در توسعه فرهنگی جوامع، توصیه میشود دادگاههای ایرانی، ضمن توسعه مفهوم اقوی بودن سبب، در برخی موارد، امکان تحمیل مسؤولیت بر کسانی را که ابزار نقض کپیرایت را تهیه میکنند، فراهم کنند. در این تحقیق تلاش میشود با روش توصیفی تحلیلی و اشاراتی به برخی نوظامهای حقوق نوشته مانند آلمان و فرانسه، مفهوم و شرایط نقض نیابتی کپیرایت در آمریکا و ایران تبیین شود.
فاطمه میثمی، آیدا آقاجانی رونقی، آرامش شهبازی،
دوره ۲۴، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
کنوانسیون حقوق کودک به عنوان اصلی ترین سند حمایت از کودکان، به موضوع منفعت کودک توجه خاصی داشته و کمیته حقوق کودکان نیز در تفاسیر عمومی خود ابعاد مختلف آن را مورد توجه قرار داده است. اصل «بهترین منفعت کودک»[۱]موضوعی است که در تمامیامور حمایتی و توسعه ای درخصوص حقوق کودکان اعمال میشود. لفظ «منفعت» در کنوانسیون به نحو کلی و همراه با ابهام بیان شده است تا در سیستم های مختلف قضایی با توجه به شرایط موجود به نحو مقتضی قابل تفسیر باشد. آنچه مسلم است و کمیته حقوق کودک نیز به آن اشاره کرده، این است که باید در تمام برنامهها و اقدامات از جمله تنظیم بودجه، مبارزه با آلودگی هوا، تنظیم برنامهها و استراتژیهای توسعه و نظائر آن به کودکان و نظرات آنان اهمیت مطلوب داده شود .حفظ کرامت کودکان در راستای اصول حقوق بشر و پرهیز از اقدامات قهری در مورد کودکان از جمله توصیههای مهم کمیته میباشد. این پژوهش در صدد است تا به این پرسش اساسی پاسخ دهد که طبق رویه بین المللی و حقوق بین الملل موضوعه بشر، بهترین منفعت کودک کدام است؟ تأمل در رویه قضایی مبین آن است که هرچند کشف بهترین تفسیر از منفعت کودک، امری دشوار است و به ویژه در رویه قضایی متشتت و با لحاظ تنوع فرهنگی، تابعی از اوضاع و احوال خاص هر قضیه است، تفسیر موسع مراجع قضایی، می تواند به توسعه مفهومی حقوق کودک و برداشتهای حداقلی از جهانشمولی تعهدات ناشی از آن در رویه و نظریه بیانجامد.
[۱]. The best interest of child
The best interest of child
امیرحسین علی زاده، محمدباقر پارساپور،
دوره ۲۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
صیانت از مالکیت، ریشه در بنیانهای نظام حقوقی و مبانی آن وابستگی تامی به دیدگاه حاکم بر نظریه مالکیت دارد. در عین حال در هر نظام حقوقی ممکن است به جهت نیازمندیهای عمومی، مالکیت اشخاص مورد تعرض قرارگیرد. مسئله این است که مبانی صیانت مالکیت چیست؟ با چه توجیهی و مبنایی میتوان چنین صیانتی را نقض و آن را سلب نمود؟ در رویه قضائی ایران صیانت از مالکیت با تکیه بر قواعد فقهی همچون تسلیط و لاضرر و یا به عنوان حقی اساسی مطرح میگردد. سلب مالکیت نیز در دو نحله فکری فقهی-غربی توجیهپذیر شد. از یک سو نظریات مصلحت عمومی و ضروت که دارای زمینه فقهی است مطرح و از سویی دیگر نظریه منفعت عمومی وارد گفتمان حقوقی گردید. در حقوق انگلیس، صیانت از مالکیت به عنوان حق اساسی از طریق حاکمیت قانون و اصل حاکمیت پارلمان و انطباق کلیه اقدامات با قانون صورت میپذیرد و نظارت قضایی ضامن آن است. سلب مالکیت نیز در صورت وجود نفع عمومی مباح است اما نگرش به نفع عمومی به جهت ابهام مفهومی دارای تعابیر مختلف است. با این وجود، نویسندگان معتقدند مبنای سلب مالکیت ریشه در مشروعیت دولت دارد. چنین مشروعیتی در سطح حداقلی ملازمه با حق حیات دولت دارد به نحوی که سلب مالکیت یکی از ابزارهای اساسی دولت برای ادامه حیات خود و ارائه خدمت عمومی است. در عین حال سطح حداکثری مشروعیت ریشه در مشروعیت نظام سیاسی از دیدگاه مردم دارد. از این منظر در ایران، مبنای الهی-مردمی حاکمیت که مولود قانون اساسی است، مبنای سلب مالکیت را در اختیار اعطائی به دولت از طریق مردم میداند.