1- دانشجوی دکتری دانشکده علوم انسانی، گروه حقوق، دانشگاه آزاد اسلامی، شعبه تهران شمال، تهران ، ایران
2- استادیار، حقوق تجارت بینالملل، دانشکده علوم انسانی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران ، es.shahsavandi@yahoo.com
3- استادیار، حقوق خصوصی، دانشکده علوم انسانی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
4- استادیار، حقوق خصوصی، دانشکده حقوق، واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
چکیده: (416 مشاهده)
منظور از استقلال مدیران، توانایی تفکر و تصمیمگیری آزادانه با در نظر گرفتن منافع شرکت و سهامداران و بدون تأثیرپذیری از عواملی است که باعث ایجاد تضاد منافع با حقوق شرکت میگردد. بیتردید استقلال مدیران بهطور قابلتوجهی توانسته است کارایی هیئت مدیره شرکتها را افزایش دهد و در این میان فرض اولیه پیوسته آن بوده که مدیران شرکتهای تجاری تنها بر اساس شایستگیهای خود و بدون توجه به منافع شخصی یا وابستگیهای عاطفیشان، بهصورت مستقل تصمیم میگیرند. این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی به دنبال آن است تا اثبات نماید که امروزه صحبت از اطلاق فرض استقلال مدیران که در مقام تصمیمگیری برای آنها تصور شده به دلیل هنجارها، تغییرات و تعصب ساختاری و واقعیتهای روانشناختی همچون تفکر گروهی حاکم در هیئت مدیرهها درست نیست و چهبسا مدیران به دلیل وجود تمایل به حفظ جایگاه، علایق مشترک و روابطشان با مدیران دیگر در عمل تمایلی به استناد به این حق خود نداشته باشند
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
حقوق تطبیقی دریافت: 1402/8/29 | پذیرش: 1402/10/10 | انتشار: 1402/12/2