1- . استاد دانشکده حقوق دانشگاه تهران، تهران، ایران
2- . دانشجوی دکتری حقوق خصوصی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
3- . استادیار گروه حقوق دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
چکیده: (6508 مشاهده)
چکیده در قانونگذاریهای جدید به منظور کشف واقع، این تمایل دیده میشود که بر میزان اختیارات دادرس حقوقی، چنان که در امور کیفری است بیفزایند و در این زمینه اعتماد بیش تری به دادرس داشته باشند. به همین جهت قواعد محدود کننده قدرت تشخیص دادرس در حال کاهش است؛ به طوری که دیدگاه سنتی مبنی بر تفکیک بین دعاوی کیفری و حقوقی در امر اثبات تا حدود زیادی ازبین رفته است. اصل آزادی ارزیابی قضایی ادله مدنی مانند دلایل کیفری، امروزه در بیش تر نظامها دادرسی، مورد پذیرش قرار گرفته است که با توجه به هدف نوین دادرسی مدنی، یعنی کشف واقع باید پذیرش این اصل را حاکی از تأثیری دانست که قانونگذاران در کشف از واقع می دانند. با تحولات صورت گرفته، دادرس حقوقی دیگر مانند گذشته مأمور فصل خصومت و ملقب به داستانسرا نیست، بلکه اصل آزادی ارزیابی دلایل، این امکان را ایجاد میکند تا دادرس مکلف نباشد صرفاً به ظاهر ادله که مبتنی بر علم عادی است عمل کند، بلکه بتواند به قناعت وجدان که راه رسیدن به حقیقت واقعی است دست یابد. در این مقاله ضمن به دست دادن مفهوم صحیح از ارزیابی ادله و تأکید بر امکان ارزیابی قضایی تمام دلایل، اثر آن بر دادرسی را مورد مطالعه قرار میدهیم.
نویسنده مسؤول مقاله: E-mail: Abkarimi@ut.ac.ir
دریافت: 1391/8/20 | پذیرش: 1391/10/2 | انتشار: 1391/12/1