1- دانشجوی دکتری حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه تربیت مدرس
2- دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی
چکیده: (8181 مشاهده)
حسین غلامی
دانشجوی دکتری حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه تربیت مدرس
علی حسین نجفی ابرندآبادی
دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی
در این مقاله ابتدا به بررسی و تبیین نظریه مجازاتهای استحقاقی و سپس تشریح رویکرد آن نسبت به مساله تکرار جرم پرداخته شده است. نظریه مجازتهای استحقاقی که در واقع بازگشت به دوره "جرم مداری" یا جرم محوری حقوق کیفری است. از اوایل دهه 1970 و پس از انجام یافتن تحقیقات متعدد جرم شناسی که نتایج آنها حاکی از شکست اندیشه اصلاح بزهکاران بر مبنای تئوری بازپروری بوده است، بروز و ظهور کرده و در اندک مدتی مورد استقبال حقوقدانان کیفری و برخی از جرم شناسان و همچنین مدیریت مراکز نگهداری بزهکاران قرار گرفته است. چالش اصلی این نظریه با سایر نظریات مرتبط با مساله تکرار جرم در حقوق کیفری، به عادلانه یا غیر عادلانه بودن تشدید مجازات مرتکبان جرائم مکرر باز می گردد که نه فقط میان این ظنریه و سایر نظریات حقوق کیفری اختلاف افکنده، بلکه با توجه به دو رویکرد "مجازاتهای ثابت" و "حذف تدریجی کیفیات مخففه" موجب ایجاد اختلاف در میان بنیانگذاران و طرفداران این نظریه نیز دیده شده است.
دریافت: 1391/2/7 | پذیرش: 1391/2/7 | انتشار: 1391/2/7