1- دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
2- کارشناس ارشد حقوق خصوصی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران
چکیده: (10354 مشاهده)
چکیده
داوری تجاری بینالمللی یکی از شیوههای حل و فصل اختلافات در معاملات اقتصادی است. صلاحیت آن با رضایت طرفین اختلاف ایجاد میشود و داور بینالمللی با انتصاب ازسوی طرفین اختیار مییابد به موضوع دعوا رسیدگی و رأی قابل شناسایی واجرایی را صادر کند. بدین جهت ضروری است که اولاً موضوع دعوا برای داورمعلوم و معین باشد تا رسیدگی او میسر گردد و ثانیاً با توجه به ابزارهای واقعی، قانعکننده ومرتبط با موضوع دعوا به کشف حقایق نائل آید. در این راستا دو سؤال مطرح میشود: 1) در صورت بروز ابهام و تردید در تشخیص موضوع دعوا، چگونه داورمیتواند آن را تبیین و تثبیت کند؟ 2) چنانچه وجود دلیلی درکشف حقیقت مؤثر باشد که نزد طرف دعوا یا شخص ثالث است، اما او از ارائه آن امتناع میورزد، چگونه داورمیتواند آن را تحصیل کند؟ از سوی دیگر، درقوانین داوری تجاری بینالمللی اصل آزادی عمل داور دررسیدگی به موضوع دعوا پذیرفته شده است، اما حدود آن مشخص نیست. این مقاله درصدد است با توجه به اصول و قواعد دادرسیهای ملی و بینالمللی، نقش داوربینالمللی را دردو مسأله مزبورتبیین کند. نخست اینکه داور با اتکا به اصل آزادی عمل خود میتواند با اتخاذ تدابیری درجهت تثبیت موضوع دعوا کوشش خود را به کار برد ودوم اینکه درجهت اثبات آن مستندات لازم را کشف کند، اما ممکن است با محدودیتهایی مواجه شود که ابتکارات عمل او را تضییق سازد.
* نویسنده مسؤول مقاله: Email: Shahbazinia@modares.ac.ir
دریافت: 1393/8/9 | پذیرش: 1393/9/29 | انتشار: 1393/9/30