1- استادیار گروه حقوق، حقوق خصوصی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران ، nooreadl@yahoo.com
2- استادیار گروه حقوق، حقوق خصوصی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
3- دانشجوی دوره دکتری حقوق خصوصی دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
چکیده: (601 مشاهده)
امروزه با گسترش روزافزون قراردادهای تجاری در عرصه بینالملل استفاده از شروط حل اختلاف در قراردادها بیشتر شده است. شروط حل اختلاف چندمرحلهای در مقایسه با روشهای دیگر قضایی و داوری کارکردهای بیشتری برای طرفین دارد. اینکه با فرض الزامآور بودن شروط حل اختلاف چندمرحلهای، داور بدون توجه به رعایت این شروط توسط طرفین، داوری را شروع نماید، در این صورت رأی داوری به دلیل فقدان صلاحیت داور باطل است، یا اینکه نقض شروط حل اختلاف صرفاً مسئله استماعپذیری است؟ پاسخ به این سؤال در رویه و موارد عملی کاربرد و آثار زیادی دارد، گروهی بر این نظر هستند که عدم رعایت شروط حل اختلاف مستقیماً بر صلاحیت دیوان داوری تأثیر میگذارد و داور در صورت رسیدگی از حدود صلاحیت خود خارج شده است و متعاقباً رأی صادره طبق قانون باطل و فاقد اثر حقوقی است. در مقابل، برخی اعتقاد به استماع پذیری دعوی دارند که رویکردی ملایمتر و در راستای احترام به اصل حاکمیت اراده برای حل اختلاف از طریق داوری و عدم مداخله دادگاه است. در اصل مبنای آنها برای حمایت از این نظریه این است که دعوی مطروحه صرفاً از نظر شکلی ناقص است و موافقتنامه داوری بین طرفین معتبر است. در باب کیفیت واکنش حقوقی نسبت به عدم رعایت شروط حل اختلاف چندمرحلهای، به نظر نگارندگان تعلیق فرایند داوری همزمان با اعطای مهلت جهت رعایت شروط پیشداوری نسبت به سایر راهکارها ارجحیت دارد.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
حقوق تطبیقی دریافت: 1402/5/28 | پذیرش: 1402/9/7 | انتشار: 1402/9/29